۱۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳

دوش آمد به بر آن ساقی مهوش ما را
ساغری داد از آن باده ی بی غش ما را

گر مشوش نه دل شیفتگان خواست چرا
زلف آشفته ی او کرد مشوش ما را

آتشی داد کز آن باده بدن شعله کشید
خرقه ی زهد و ریا سوخت در آتش ما را

خانه پر نقش و نگار ار نبود باکی نیست
سینه از نقش و نگار است منقش ما را

مطرب از نور علی خوش غزل نغز بخوان
که زگفتار خوشش دل شده سرخوش ما را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.