هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق و رهایی از تعلقات دنیوی سخن می‌گوید. شاعر از ترک عقل و عشق به جانان، باده‌نوشی و رهایی از سود و زیان می‌سراید. او از داغ عشق، گنج جان و همنشینی با نور علی سخن می‌گوید و در نهایت، خود را بی‌پا و سر در عشق توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به باده‌نوشی و مفاهیم صوفیانه نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۲

باز ساز عشق سر کردیم ما
ترک عقل تیره سر کردیم ما

معتکف گشتیم کنج میکده
باده نوشان را خبر کردیم ما

خشک لب هر جا حریفی یافتیم
کام او از باده تر کردیم ما

شربتی از لعل جانان ساختیم
کام جان ها پر شکر کردیم ما

داغ عشقی بر جگرها سوختیم
سینه ها را پر شرر کردیم ما

گنج جان در کنج ویران یافتیم
ترک گنج سیم و زر کردیم ما

دست و دل شستیم از سود و زیان
ترک هر نفع و ضرر کردیم ما

پا و سر در عشق جانان باختیم
خویش را بی پا و سر کردیم ما

سرگذشت خویش کوته ساختیم
قصه خود مختصر کردیم ما

همنشین گشتیم با نور علی
خویشتن را معتبر کردیم ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.