۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۱

عشق تو شط و دل ما هست بط
نیست بط را منزلی جز روی شط

شاه خوبانی و در فرمان تو
چون قلم بنهاده خوبان سر بخط

دانه دام از برای صید دل
بس بود صیاد ما را خال و خط

عاشقان را جز حدیث عشق یار
شرح کردن در بیان باشد غلط

ساقیم مست است و پیماید بکام
میکشان را باده گلگون ز بط

در معانی نکته ها سازد بیان
کلک گوهر بار من از یک نقط

عارفی کی کرده چون نور علی
در معارف نکته سنجی زین نمط
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.