۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۱

ای دل از جان پیش جانان دم مزن
پیش جانان ای دل از جان دم مزن

زخم اگر داری دل از مرهم بشوی
درداگر داری ز درمان دم مزن

گل اگر چینی منال از زخم خار
وصل اگر جوئی ز هجران دم مزن

آن کمال ابرو گرت قربان کند
زیر تیغش باش قربان دم مزن

از سروسامان چه گوئی نزد یار
سر فدایش کن ز سامان دم مزن

دل منور ساز از نور علی
وز فروغ مهر تابان دم مزن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.