هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و فراق معشوق می‌نالد و حال دل خود را توصیف می‌کند. او از بی‌قراری، بی‌تابی و جنون عشق سخن می‌گوید و معشوق را مقصر این حالات می‌داند. همچنین، به اسطوره‌های عاشقانه مانند فرهاد و شیرین، و مجنون و لیلی اشاره می‌کند تا عمق رنج خود را نشان دهد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات به اساطیر و مضامین پیچیده‌تر، مناسب مخاطبان با سطح بلوغ فکری بالاتر است.

شمارهٔ ۲۹

نمیدانم دلم را حال چونست
همیدانم که از دست تو خونست

نگارا بی گل روی تو رویم
نگارین از سرشک لاله گونست

بیغما بردی و بازم ندادی
عنان دل که از دستم برونست

برون ناید بداروی طبیبان
ز تو دردی که ما را در درونست

منم فرهاد و عشقت تیشه هر روز
توئی شیرین و صبرم بیستونست

چو مجنون در شکنج زلف لیلی
دلم پابست زنجیر جنونست

خنک جائیکه از روی تو نورش
بگلزار تجلی رهنمونست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.