هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از فراق یار و درد هجران می‌نالد. او توصیف می‌کند که چگونه یارش سفر کرده و او را در آغوش وداع گرفته است. شاعر از جفاهای یار و تشنگی وصال او می‌گوید و آرزو می‌کند که یارش به سلامت بازگردد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۶۳

خرم دل یاری که نگارش چو سفر کرد
خود دست در آغوش وداعش بکمر کرد

جز یار من آن شوخ جفا کار نگاری
بی دیدن یاران نشنیدم که سفر کرد

بینائی وی را خللی راه نیابد
هر دیده که خاک ره او کحل بصر کرد

یاقوت لبش کی بود از قوت بازو
آنکس که نه خون دلش از قوت جگر کرد

لب تشنه وصلش چو مرا دید ز هجران
صد جوی روان بر رخم از دیده تر کرد

پیغام سلام از لب شیرین چو فرستاد
حنظل بدهن داشتم و طعم شکر کرد

یارب بوطن از سفرش آر سلامت
تا نور نگوید که ز ما قطع نظر کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.