هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق عمیق و شورانگیز شاعر به معشوقش سخن می‌گوید. شاعر از شب‌های بیداری، عشق بی‌قید و شرط، و دردهای عاشقانه می‌گوید و بیان می‌کند که هیچ‌چیز نمی‌تواند او را از عشقش دور کند. او حتی از موعظه‌های واعظ نیز چشم‌پوشی می‌کند و تنها به پیام عشق معشوقش گوش می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و گاهی دردناک است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و شوریدگی عاشقانه نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶۹

درآمد از درم مه خلعتی دوش
گرفتم تا سحر تنگش در آغوش

بپایش خاستم گه دست بر دست
به پیشش گه نشستم دوش بر دوش

نه پیچیدم سر از شیرین و تلخش
بنوشیدم ز دستش زهر با نوش

بعالم هر کرا روز و شبی هست
شب و روز من آنزلف و بنا گوش

چگویم من ز صهبای خیالش
که برد از چشم خواب و از سرم هوش

برو واعظ که جز پیغام عشقش
مرا وعظ تو چون باد است در گوش

فراموشش نسازم باری از دل
کند صد بارم از دل گر فراموش

چسان در آتش عشقش نسوزم
که دریای غمش در دل زند جوش

چه نور از عشق گوید هر چه گوید
چرا سازد لب از گفتار خاموش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.