هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از درد فراق و دوری از معشوق شکایت میکند و از روزهای سخت فراق و انتظار برای وصال مینالد. او از اشکهایش که مانند باران میبارد یاد میکند و از معشوق میپرسد که چرا او را به انتظار کشیده است. شاعر همچنین آرزو میکند که عمر طولانی داشته باشد تا بتواند به وصال معشوق برسد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای گروههای سنی پایینتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۵۹
اَدی دَکِتِهْ تنه شییِنْ بیچارشْ
اَدی دَکِتِهْ مه دِلْرِهْ زار وُ نالِشْ
اَشری (اسری) که مه چِشْ کَلِنِهْ سونِ وارشْ،
تُو شونی، کِرِهْ کِنّی مِنِهْ اِسْپارِشْ؟
چی بُو (چیوا) بَمِرْد بُومْ شوی وصالْ تنه کَشْ
چی بُو (چیوا) ندیووُمْ روزِ فراقرِهْ شه چِشْ؟
دِ وارنْگْرِهْ ته هرگَهْ دَئیرِ مٰا کَشْ،
درازْ کِنِّهْ عُمْرْرِهْ دُوسْ دِلُوی خِشْ
اَدی دَکِتِهْ مه دِلْرِهْ زار وُ نالِشْ
اَشری (اسری) که مه چِشْ کَلِنِهْ سونِ وارشْ،
تُو شونی، کِرِهْ کِنّی مِنِهْ اِسْپارِشْ؟
چی بُو (چیوا) بَمِرْد بُومْ شوی وصالْ تنه کَشْ
چی بُو (چیوا) ندیووُمْ روزِ فراقرِهْ شه چِشْ؟
دِ وارنْگْرِهْ ته هرگَهْ دَئیرِ مٰا کَشْ،
درازْ کِنِّهْ عُمْرْرِهْ دُوسْ دِلُوی خِشْ
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.