هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و ناکامی‌های خود سخن می‌گوید و از روزگار و تقدیر خود شکایت می‌کند. او احساس می‌کند که با وجود تلاش‌هایش، زندگی‌اش پر از رنج و اندوه است. شاعر همچنین از سخاوت و بخشش خود صحبت می‌کند و بیان می‌کند که حتی در شرایط سخت، به دیگران کمک می‌کند تا شادی آن‌ها را ببیند. او از این که دیگران از او راضی هستند، احساس خوشحالی می‌کند، اما خودش از زندگی‌اش ناراضی است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی مانند ناامیدی، تقدیر، و سخاوت است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، زبان و ساختار شعر کلاسیک ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۹

خسته‌ام نیک از بد ایام خویش
طیره‌ام بر طالع پدرام خویش

از سپیدی کار طالع بخت را
بس سیه بینم زبان و کام خویش

دل سبوی غم تهی بر من کند
من ز خون دل کنم پر جام خویش

دل هم از من دوست‌گیر است ای عجب
بر زبان غم دهد پیغام خویش

من به دندان گوشهٔ دل چون خورم
کو چنان در گوشه دید آرام خویش

دل نه پیکان است، هم خون است و گوشت
گوشت نتوان خوردن از اندام خویش

آسمان هردم کشد وانگه دهد
کشتگان را طعمهٔ اجرام خویش

کلبهٔ قصاب چند آرد برون
سرخ زنبوران خون آشام خویش

وام بستانم دهم خواهنده را
پس ز گنج غیب بدهم وام خویش

سایلان از من چنین خوش‌دل روند
من چنین ناخوش‌دل از ایام خویش

سایل ار خرم شود زاکرام من
من شوم خرم‌تر از اکرام خویش

از برای شادی سائل به رنگ
زعفران سازم رخ زرفام خویش

دانگی از خود باز گیرم بهر قوت
پس دهم دیناری از انعام خویش

کام من بالله که ناکام من است
تا به ناکامی برآرم کام خویش

دست همت بس فراخ آمد مرا
پای همت تنگ دارم گام خویش

او به نسبت خوانده خاقانی مرا
من کنم خاقان همت نام خویش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.