هوش مصنوعی:
این متن شعری است که درد و رنج انسانها را در مواجهه با مشکلات و مصائب زندگی بیان میکند. شاعر از دلهای شکسته، روزگار سخت، و نابسامانیهای جهان سخن میگوید و به ناامیدی و یأس حاکم بر زندگی اشاره میکند. او از خرابیها و ویرانیهایی که بر دلها و سرزمینها وارد شده است، اظهار تأسف میکند و از خداوند طلب کمک و نجات مینماید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربههای زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و درد ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین و نامناسب باشد.
شمارهٔ ۶۳ - قصیده
دلهای ما قرارگه درد کردهاند
دار القرار بر دل ما سرد کردهاند
این صد هزار نرگسه بر سقف این حصار
رخسار ما چو نرگس نو زرد کردهاند
در پیش آتشی که ز سنگ قضا جهد
جانهای ما نتیجهٔ گوگرد کردهاند
خورشید در نقاب عدمد شد ز شرم آنک
رخسار روزگار پر از گرد کردهاند
و آنک پدید خویی خورشید گم شده
سیمرغ را چو شب پره شبگرد کردهاند
در باغ عهد جای تماشا نماند از آنک
صد خار را موکل یک ورد کردهاند
دردا که تا سواد خراسان خراب گشت
دلها خراب زلزلهٔ درد کردهاند
یارب که دیو مردم این هفتدار حرب
در چاردار ملک چه ناورد کردهاند
از غبن آن جهان که چو آن هشت خلد بود
ای بس دلا که هاویه پرورد کردهاند
گر بود چار شهر خراسان حرم مثال
راهش کنون چو ششدرهٔ نرد کردهاند
اصحاب فیل بین که به پیرامن حرم
کردند ترکتاز و نه در خورد کردهاند
هان ای سپاه طیر ابابیل زینهار
کاصحاب فیل هرچه توان کرد کردهاند
خاقانیا خزینهٔ گیتی به جو مخر
کز کیمیای عافیتش فرد کردهاند
دار القرار بر دل ما سرد کردهاند
این صد هزار نرگسه بر سقف این حصار
رخسار ما چو نرگس نو زرد کردهاند
در پیش آتشی که ز سنگ قضا جهد
جانهای ما نتیجهٔ گوگرد کردهاند
خورشید در نقاب عدمد شد ز شرم آنک
رخسار روزگار پر از گرد کردهاند
و آنک پدید خویی خورشید گم شده
سیمرغ را چو شب پره شبگرد کردهاند
در باغ عهد جای تماشا نماند از آنک
صد خار را موکل یک ورد کردهاند
دردا که تا سواد خراسان خراب گشت
دلها خراب زلزلهٔ درد کردهاند
یارب که دیو مردم این هفتدار حرب
در چاردار ملک چه ناورد کردهاند
از غبن آن جهان که چو آن هشت خلد بود
ای بس دلا که هاویه پرورد کردهاند
گر بود چار شهر خراسان حرم مثال
راهش کنون چو ششدرهٔ نرد کردهاند
اصحاب فیل بین که به پیرامن حرم
کردند ترکتاز و نه در خورد کردهاند
هان ای سپاه طیر ابابیل زینهار
کاصحاب فیل هرچه توان کرد کردهاند
خاقانیا خزینهٔ گیتی به جو مخر
کز کیمیای عافیتش فرد کردهاند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲ - در ستایش منوچهر بن فریدون شروان شاه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴ - در ستایش ابو المظفر اخستان شروان شاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.