هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر آرزوها و امیدهای خود را برای سفر به خراسان و تحولات روحی و معنوی که در این سفر تجربه خواهد کرد، بیان میکند. او از تغییرات درونی و بیرونی سخن میگوید و امیدوار است که با این سفر به آرامش و کمال برسد. شاعر از مفاهیمی مانند عقل، عزلت، طرب و تحولات روحی صحبت میکند و آرزو میکند که به مقامات بالاتر معنوی دست یابد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالانی که توانایی درک مفاهیم عمیق را دارند، مناسب است.
شمارهٔ ۲۰۵ - در حال بیماری به اشتیاق خراسان
به خراسان شوم انشاءالله
آن ره آسان شوم انشاءالله
چون طرب در دل و دل در ملکوت
ره به پنهان شوم انشاءالله
خضر پنهان گذرد بر ره و من
خضر دوران شوم انشاءالله
ایمن از کوهنشینان به گذر
باد آبان شوم انشاءالله
پیش آن بادپرستان به شکوه
کوه ثهلان شوم انشاءالله
قمع آن را که کند کوه پناه
موج طوفان شوم انشاءالله
ملک عزلت طلبم و افسر عقل
بو که سلطان شوم انشاءالله
تا زند چتر سیه بخت سپید
ابر نیسان شوم انشاءالله
چه نشینم به وباخانهٔ ری
به خراسان شوم انشاءالله
عندلیبم چه کنم خارستان
به گلستان شوم انشاءالله
همه سر عقلم و چون عزم کنم
همه تن جان شوم انشاءالله
خاک شوره شدهام جهد کنم
کب حیوان شوم انشاءالله
بکنم دیو دلیها به سفر
تا سلیمان شوم انشاءالله
چون صفا یافتگان ز اشک طرب
تر گریبان شوم انشاءالله
چون شگرفان ره از گرد سفر
خشک دامان شوم انشاءالله
نمک افشان شدم از دیده کنون
شکرافشان شوم انشاءالله
گر چو نرگس یرقان دارم، باز
گل خندان شوم انشاءالله
خشک چون شاخ درمنه شدهام
تازه ریحان شوم انشاءالله
سنگ زردم شده معلول به وقت
لعل رخشان شوم انشاءالله
چشم یارم همه بیماری و باز
همه درمان شوم انشاءالله
عرض آورد به گوشم سر و گفت
که به پایان شوم انشاءالله
چون ز شربت به جلاب آمدهام
به ز بحران شوم انشاءالله
به مزور ز جواب آیم هم
رغم خصمان شوم انشاءالله
وز مزور ز جواب آیم هم
مرغ پران شوم انشاءالله
تب مرا گفت که سرسام گذشت
من پس آن شوم انشاءالله
نه نه تا حکم ز سلطان چه رسد
تا به فرمان شوم انشاءالله
گر دهد رخصه، کنم نیت طوس
خوش و شادان شوم انشاءالله
بر سر روضهٔ معصوم رضا
شبه رضوان شوم انشاءالله
گرد آن روضه چو پروانهٔ شمع
مست جولان شوم انشاءالله
آن ره آسان شوم انشاءالله
چون طرب در دل و دل در ملکوت
ره به پنهان شوم انشاءالله
خضر پنهان گذرد بر ره و من
خضر دوران شوم انشاءالله
ایمن از کوهنشینان به گذر
باد آبان شوم انشاءالله
پیش آن بادپرستان به شکوه
کوه ثهلان شوم انشاءالله
قمع آن را که کند کوه پناه
موج طوفان شوم انشاءالله
ملک عزلت طلبم و افسر عقل
بو که سلطان شوم انشاءالله
تا زند چتر سیه بخت سپید
ابر نیسان شوم انشاءالله
چه نشینم به وباخانهٔ ری
به خراسان شوم انشاءالله
عندلیبم چه کنم خارستان
به گلستان شوم انشاءالله
همه سر عقلم و چون عزم کنم
همه تن جان شوم انشاءالله
خاک شوره شدهام جهد کنم
کب حیوان شوم انشاءالله
بکنم دیو دلیها به سفر
تا سلیمان شوم انشاءالله
چون صفا یافتگان ز اشک طرب
تر گریبان شوم انشاءالله
چون شگرفان ره از گرد سفر
خشک دامان شوم انشاءالله
نمک افشان شدم از دیده کنون
شکرافشان شوم انشاءالله
گر چو نرگس یرقان دارم، باز
گل خندان شوم انشاءالله
خشک چون شاخ درمنه شدهام
تازه ریحان شوم انشاءالله
سنگ زردم شده معلول به وقت
لعل رخشان شوم انشاءالله
چشم یارم همه بیماری و باز
همه درمان شوم انشاءالله
عرض آورد به گوشم سر و گفت
که به پایان شوم انشاءالله
چون ز شربت به جلاب آمدهام
به ز بحران شوم انشاءالله
به مزور ز جواب آیم هم
رغم خصمان شوم انشاءالله
وز مزور ز جواب آیم هم
مرغ پران شوم انشاءالله
تب مرا گفت که سرسام گذشت
من پس آن شوم انشاءالله
نه نه تا حکم ز سلطان چه رسد
تا به فرمان شوم انشاءالله
گر دهد رخصه، کنم نیت طوس
خوش و شادان شوم انشاءالله
بر سر روضهٔ معصوم رضا
شبه رضوان شوم انشاءالله
گرد آن روضه چو پروانهٔ شمع
مست جولان شوم انشاءالله
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۴ - مطلع دوم در وداع کعبه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۶ - این مرثیه را از زبان قرة العین امیر رشید فرزند خود گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.