هوش مصنوعی:
شاعر از رفتن معشوق و اندوه ناشی از آن سخن میگوید. او چشم به راه بازگشت معشوق است و از نبود خبر او رنج میبرد. شاعر از ارتباط بین چشم و گوش برای دریافت خبر معشوق صحبت میکند و آرزو میکند کسی خبری از او بیاورد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاطفی و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. این مفاهیم بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالانی است که تجربههای عاطفی مشابهی داشتهاند.
رباعی شمارهٔ ۱۸۸
او رفت و دلم باز نیامد ز برش
من چشم به ره، گوش به در بر اثرش
چشم آید زی گوش که داری خبرش
گوی آید زی چشم که دیدی دگرش
من چشم به ره، گوش به در بر اثرش
چشم آید زی گوش که داری خبرش
گوی آید زی چشم که دیدی دگرش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۸۷
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.