هوش مصنوعی:
این متن بیانگر عزم و اراده قوی شاعر برای انجام کارهای بزرگ و چالشبرانگیز است. شاعر تأکید میکند که با وجود موانع و سختیها، هرگز از پای نمینشیند و همیشه به دنبال پیشرفت و تعالی است. او از تلاش بیوقفه و پذیرش رنج به عنوان بخشی از مسیر موفقیت سخن میگوید و بر این باور است که بدون زحمت، هیچ کاری به سرانجام نمیرسد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انگیزشی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴
چو عزم کاری کردم مرا که دارد باز؟
رسد به فرجام آن کار کش کنم آغاز
شبی که آز برآرد کنم به همت روز
دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز
اگر بتازم گیتی نگویدم که بدار
وگر بدارم، گردون نگویدم که بتاز
نه خیره گردد چشم من از شب تاری
نه سست گردد پای من از طریق دراز
به هیچ حالی هرگز دو تا نشد پشتم
مگر به بارگه شهریار و وقت نماز
چو در و گوهر در سنگ و در صدف دایم
ز طبع و خاطر در نظم و نثر دارم آز
ز بیتمیزی این خلق هرچه بندیشم
چو بیزبانان با کس همی نگویم راز
نمیگذارد خسرو ز پیش خویش مرا
که در هوای خراسان یکی کنم پرواز
اگرچه از پی عز است پای باز به بند
چو نام بند است آن عز همی نخواهد باز
تنا بکش همه رنج و مجوی آسانی
که کار گیتی بیرنج مینگیرد ساز
فزونت رنج رسد چون به برتری کوشی
که ماندهتر شوی آنگه که برشوی به فراز
رسد به فرجام آن کار کش کنم آغاز
شبی که آز برآرد کنم به همت روز
دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز
اگر بتازم گیتی نگویدم که بدار
وگر بدارم، گردون نگویدم که بتاز
نه خیره گردد چشم من از شب تاری
نه سست گردد پای من از طریق دراز
به هیچ حالی هرگز دو تا نشد پشتم
مگر به بارگه شهریار و وقت نماز
چو در و گوهر در سنگ و در صدف دایم
ز طبع و خاطر در نظم و نثر دارم آز
ز بیتمیزی این خلق هرچه بندیشم
چو بیزبانان با کس همی نگویم راز
نمیگذارد خسرو ز پیش خویش مرا
که در هوای خراسان یکی کنم پرواز
اگرچه از پی عز است پای باز به بند
چو نام بند است آن عز همی نخواهد باز
تنا بکش همه رنج و مجوی آسانی
که کار گیتی بیرنج مینگیرد ساز
فزونت رنج رسد چون به برتری کوشی
که ماندهتر شوی آنگه که برشوی به فراز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ - دوشم شبی گذشت چه گویم چگونه بود؟
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.