۳۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲ - نداند حقیقت که من کیستم

چه کین است با من فلک را به دل؟
که هر روز یک غم کند بیستم

از این زیستن هیچ سودم نبود
هوایی همی بیهده زیستم

اگر مهربانی بپرسد مرا
چه گویم از این عمر بر چیستم؟

از آن طیره گشتم که بخت بدم
بخندد بر من چو بگریستم

بدان حمل کردم که گردون همی
نداند حقیقت که من کیستم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱ - آتش در قبلهٔ آزر زدیم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳ - شادم بدان که هستی استاد من
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.