هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه از عشق عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی اگر معشوق با او تلخ سخن بگوید، باز هم او را دوست دارد و برایش شکرگزار است. شاعر سوگند می‌خورد که در دو جهان تنها او را دوست دارد و از خدا می‌خواهد که هیچ بلایی به سر معشوق نرساند. او هر شب تا سحرگاه به یاد معشوق بیدار می‌ماند و از عشقش رنج می‌کشد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و مفاهیم پیچیده‌تر عاطفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد.

غزل شمارهٔ ۶

گر باز دگرباره ببینم مگر اورا
دارم ز سر شادی بر فرق سر او را

با من چو سخن گوید جز تلخ نگوید
تلخ از چه سبب گوید چندین شکر او را

سوگند خورم من به خدا و به سر او
کاندر دو جهان دوست ندارم مگر او را

چندان که رسانید بلاها به سر من
یارب مرسان هیچ بلایی به سر او را

هر شب ز بر شام همی تا به سحرگه
رخساره کنم سرخ ز خون جگر او را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.