هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و امید به وصال معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که رسیدن به معشوق کاری دشوار و طولانی است و طمع و تمنا برای او بی‌پایان است. شاعر همچنین از تأثیرات عشق و غمزه‌های معشوق بر جان خود می‌گوید و اشاره می‌کند که در این دنیای پر از غم و ماتم، عید و عروسی‌هایی نیز وجود دارد که از معشوق دور هستند. در نهایت، شاعر به بی‌نیازی معشوق از دو جهان اشاره می‌کند و نیاز خود را به او بیان می‌دارد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۹

امید وصل تو کاری درازست
امید الحق نشیبی بی‌فرازست

طمع را بر تو دندان گرچه کندست
تمنا را زبان باری درازست

ره بیرون شد از عشقت ندانم
در هر دو جهان گویی فرازست

به غارت برد غمزه‌ت یک جهان جان
لبت را گو که آخر ترکتازست

در این ماتم‌سرا یعنی زمانه
بسا عید و عروسی کز تو بازست

نگویی کاین چنین عید و عروسی
طرب در روزه عشرت در نمازست

حدیث عافیت یکبارگی خود
چنان پوشیده شد گویی که آزست

نیاز ای انوری بس عرضه کردن
که معشوق از دو گیتی بی‌نیازست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.