هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و وابستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که بدون او توانایی ادامه زندگی را ندارد. او از غم و تیماری که بر جانش چیره شده می‌نالد و اظهار می‌کند که دیگر صبر و توانی برای تحمل این وضعیت ندارد. شاعر همچنین از بی‌اعتقادی به مذهب و کیش سخن می‌گوید و این موضوع را به عشق خود نسبت می‌دهد.
رده سنی: 18+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی مانند عشق شدید، غم وجودی و بی‌اعتقادی مذهبی است که درک و تحلیل آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. این مفاهیم ممکن است برای افراد زیر 18 سال قابل درک نباشد یا باعث سردرگمی آن‌ها شود.

غزل شمارهٔ ۱۱۶

طاقت عشق تو زین بیشم نماند
بیش از این بی‌تو سر خویشم نماند

راست می‌خواهی نخواهم بی‌تو عمر
برگ گفتار کمابیشم نماند

شد توانگر جانم از تیمار و غم
زان دل بی‌صبر درویشم نماند

تا گرفتم آشنایی با غمت
در جهان بیگانه و خویشم نماند

چون کنم تدبیر کارت چون کنم
چون دل تدبیراندیشم نماند

انوری تا کی از این کافربچه
کاعتقاد مذهب و کیشم نماند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.