هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق خود سخن میگوید. او از تأثیرات عمیق عشق بر روح و روان خود میگوید و بیان میکند که عشق معشوق او را به خاک تلف شده و گنجهای زندگی تبدیل میکند. شاعر همچنین از تأثیرات عشق بر عقل و خرد خود سخن میگوید و بیان میکند که عشق او را به کودکی تبدیل میکند که در مهد سخنسنجی میکند. در نهایت، شاعر از غم و رنج عشق میگوید و بیان میکند که حتی اگر نام و نشان او از بین برود، باز هم بدون غم و رنج نخواهد بود.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب میشود.
غزل شمارهٔ ۱۲۴
نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند
عشق تو خاک تلف بر سر هر گنج کند
قبلهٔ روی ترا هرکه شبی برد نماز
چار تکبیر دگر روز بر این پنج کند
نرگس مست تو هشیارترین مرغی را
سینه چون نار کند چهره چو نارنج کند
عقل بر سخت لبت را به سخن گفت این است
زانکه در مهد همی طفل سخنسنج کند
رخ و اسبی بنهد روز و رخت را آنکس
کز مه یک شبه هر مه رخ شطرنج کند
غم و رنج تو اگر نام و نشانم ببرد
بیغم و رنج مبادم اگرم رنج کند
دامن چون تو پری دست گهر گیرد و بس
وای آنکس که طمع در تو به نیرنج کند
عشق تو خاک تلف بر سر هر گنج کند
قبلهٔ روی ترا هرکه شبی برد نماز
چار تکبیر دگر روز بر این پنج کند
نرگس مست تو هشیارترین مرغی را
سینه چون نار کند چهره چو نارنج کند
عقل بر سخت لبت را به سخن گفت این است
زانکه در مهد همی طفل سخنسنج کند
رخ و اسبی بنهد روز و رخت را آنکس
کز مه یک شبه هر مه رخ شطرنج کند
غم و رنج تو اگر نام و نشانم ببرد
بیغم و رنج مبادم اگرم رنج کند
دامن چون تو پری دست گهر گیرد و بس
وای آنکس که طمع در تو به نیرنج کند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.