هوش مصنوعی:
این متن شعری است که زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف میکند. شاعر از چهره، مو و لبهای معشوق به عنوان عناصری که باعث فتنه و شوریدگی عاشقان شدهاند، یاد میکند. او از معشوق میخواهد که چهرهاش را پنهان نکند، زیرا در زیبایی مانند او کسی وجود ندارد. عاشقان در آرزوی دیدن معشوق، در درد و رنج به سر میبرند و شاعر خود را به عنوان عاشقی با لب خشک و چشمان گریان معرفی میکند.
رده سنی:
15+
این متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 15 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و مفاهیم شعری ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی داشته باشد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.
غزل شمارهٔ ۱۶۵
ای شده از رخ تو تاب قمر
وی شده از لب تو آب شکر
از رخ و زلف خویش در عالم
فتنهای در فکندی ای دلبر
چهره پنهان مکن که در خوبی
چون تو صاحب جمال نیست دگر
عاشقان ترا بدین اومید
تا ببینندت ای پری پیکر
در هوای تو ماندهاند به درد
چهره پر خون و سینه پر اخگر
نیست چون انوری یکی عاشق
با لب خشک و با دو دیدهٔ تر
وی شده از لب تو آب شکر
از رخ و زلف خویش در عالم
فتنهای در فکندی ای دلبر
چهره پنهان مکن که در خوبی
چون تو صاحب جمال نیست دگر
عاشقان ترا بدین اومید
تا ببینندت ای پری پیکر
در هوای تو ماندهاند به درد
چهره پر خون و سینه پر اخگر
نیست چون انوری یکی عاشق
با لب خشک و با دو دیدهٔ تر
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.