هوش مصنوعی:
شاعر از مخاطب خود میخواهد که او را در حجرهاش پنهان نکند و جهان را بر دلش زندان نسازد. او از مخاطب میخواهد که سلامهایش را کم نکند و اگر در دلش مسلمانی است، آهنگ خون مسلمانان را نداشته باشد. شاعر همچنین از مخاطب میخواهد که سخنش را از او بازنگیرد و جانش را نگیرد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'آهنگ خون مسلمان مکن' ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد و نیاز به توضیح بیشتر داشته باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۵
ز من حجرهٔ خویش پنهان مکن
جهان بر دل من چو زندان مکن
سلامی که میگفتهای تاکنون
اگر بیشتر نیست کم زان مکن
اگر در دل تو مسلمانی است
پس آهنگ خون مسلمان مکن
سخن بازگیری ز چاکر همی
مکن جان مکن جان مکن جان مکن
جهان بر دل من چو زندان مکن
سلامی که میگفتهای تاکنون
اگر بیشتر نیست کم زان مکن
اگر در دل تو مسلمانی است
پس آهنگ خون مسلمان مکن
سخن بازگیری ز چاکر همی
مکن جان مکن جان مکن جان مکن
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.