هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از قدرت و عدالت الهی سخن میگوید و بیان میکند که خداوند بر دوستان و دشمنانش پیروز است. او از بخشش و کرم الهی و همچنین از قدرت و عدالت خداوند در برابر دشمنانش یاد میکند. شاعر همچنین از تغییرات سرنوشت و گذر زمان سخن میگوید و بیان میکند که روزهای سخت به پایان رسیده و روزهای روشن و خوشبختی فرا رسیده است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۵ - در مدح شمسالدین بهروز
ای بر اعدا و اولیا پیروز
در مکافات این و آنشب و روز
بر یکی جود فایضت غالب
وز دگر جاه قاهرت کینتوز
بذل نزدیک همت تو چو وام
کرمت وام تو ز شکر اندوز
داده بیمیل و کرده بیکینه
دور این مایهساز صورتسوز
قالب دوستانت را دل شیر
حال دشمنانت را سگ و یوز
ای بحق هر دو تصرف تو
مالک هر دوی بدر و بدفوز
زانکه اقبال خویش را دیدم
با رخ دلگشای جانافروز
گفتمش هان چگونه داری حال
زیراین ورطه تاب حادثهسوز
گفت ویحک خبر نداری تو
که بگو بازگشت آخر گوز
حدثان کرد رای پایافزار
آسمان گشت مرغ دستآموز
شب محنت به آخر آمد و شد
شب من روز و روز من نوروز
روزم از روز بهترست اکنون
از مراعات شمس دین بهروز
باد عمرش چو جاه روز افزون
عمر اعداش عمر روز سپوز
حاسدانش همیشه سرگردان
غم بر ایشان ز بخت بد فیروز
وقت بر آبریز سبلتشان
آنکه گویند صوفیانش گوز
جاودان از فلک خطابش این
کای بر اعداد و اولیا پیروز
در مکافات این و آنشب و روز
بر یکی جود فایضت غالب
وز دگر جاه قاهرت کینتوز
بذل نزدیک همت تو چو وام
کرمت وام تو ز شکر اندوز
داده بیمیل و کرده بیکینه
دور این مایهساز صورتسوز
قالب دوستانت را دل شیر
حال دشمنانت را سگ و یوز
ای بحق هر دو تصرف تو
مالک هر دوی بدر و بدفوز
زانکه اقبال خویش را دیدم
با رخ دلگشای جانافروز
گفتمش هان چگونه داری حال
زیراین ورطه تاب حادثهسوز
گفت ویحک خبر نداری تو
که بگو بازگشت آخر گوز
حدثان کرد رای پایافزار
آسمان گشت مرغ دستآموز
شب محنت به آخر آمد و شد
شب من روز و روز من نوروز
روزم از روز بهترست اکنون
از مراعات شمس دین بهروز
باد عمرش چو جاه روز افزون
عمر اعداش عمر روز سپوز
حاسدانش همیشه سرگردان
غم بر ایشان ز بخت بد فیروز
وقت بر آبریز سبلتشان
آنکه گویند صوفیانش گوز
جاودان از فلک خطابش این
کای بر اعداد و اولیا پیروز
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۴ - در عذر کمخدمتی ومدح امیر مودود احمد عصمی
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۶ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.