هوش مصنوعی: این متن شعری است که در ستایش یک شخصیت بزرگ و قدرتمند سروده شده است. شاعر از قدرت، عظمت، و لطف این شخصیت سخن می‌گوید و تأثیرات مثبت او بر جهان و مردم را توصیف می‌کند. همچنین، شاعر به ویژگی‌های اخلاقی پسندیده‌ای مانند بخشش، راستی، و کم‌آزاری اشاره می‌کند که این شخصیت دارا است. در نهایت، شاعر آرزو می‌کند که این شخصیت همواره موفق و سربلند بماند.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از مفاهیم عمیق و استعاری، و همچنین زبان ادبی و پیچیده، برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. درک کامل این متن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و مفاهیم فلسفی و اخلاقی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۴ - در مدح صدر اجل خواجه مجیرالدین محمد

زهی کلک تو اندر چشم دولت کحل بیداری
به عونش کرده مدتها جهانداران جهانداری

مجیر دولت و دنیا و اندر دیدهٔ دولت
ز رای تست بینایی ز بخت تست بیداری

جهان مهر و کینت وجه ساز نعمت و محنت
سپهر عفو و خشمت نقشبند عزت و خواری

به آسانی فکندی سایهٔ حشمت بر آن پایه
که نور آفتاب آنجا نگردد جز به دشواری

بزرگیهات را روزی تصور کرد عقل کل
نهایت را درو سرگشته دید از چه ز بسیاری

اگر بر گوهر می سایه‌ای افتد ز پاس تو
نبیند تا قیامت هیچ مستی پشت هشیاری

وگر داند که تشریف قبول خدمتت یابد
ستاند سایه از پس رفتن خصم تو بیزاری

تو آن صدری که عالم را کمال آمد وجود تو
نگر تا خویشتن را کمتر از عالم نپنداری

در اوصاف تو عاجز گشته‌ام یارب کجا یابم
کسی کاندر بیابان این دهد طبع مرا یاری

ز لطف آن کرده‌ای با جان غمناکم که در شبها
کند با کشتهای تشنه بارانهای آذاری

به تشریف زیارت رتبتی دادی مرا کاکنون
چو اقبال تو در عالم نمی‌گنجم ز جباری

مرا اندازهٔ تمهید عذر آن کجا باشد
ولیکن چون کنم لنگی همی پویم به رهواری

ترا لطف تو داعی بود اگرنه کس روا دارد
که رخت کبریا هرگز به چونان کلبه‌ای آری

نزولت نزد من بود ای پیت از پی مبارک‌تر
نزول مصطفی نزدیک بو ایوب انصاری

همین می‌کن که جاویدان مدد باد از توفیقت
که هرگز کس پشیمانی ندیدست از نکوکاری

سه عادت داری اندر جملهٔ ادیان پسندیده
یکی رادی دگرچه راستی پس چه کم آزاری

الا تا خاک را از گوهرش خیزد گران سنگی
الا تا باد را از عنصرش زاید سبکساری

روانی باد فرمان ترا چون آب در گیتی
که چون آتش به برتر بودن ازگیتی سزاواری

بمان چندان که گیتی عمر در عهد تو بگذارد
که تا دوران گیتی را به کام خویش بگذاری

موافق مضطرب از نکبتی نه از طربناکی
مخالف سرخ‌رو از نعمتی نه از نگونساری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۳ - سوگندنامه‌ای که انوری در نفی هجو قبة اسلام بلخ گفته و اکابر بلخ را مدح کرده
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۵ - در مدح سلطان اعظم سنجربن ملکشاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.