هوش مصنوعی: سکندر، فردی با اراده قوی و آزاد از قید و بندها، به نزد شاه می‌رود. در دربار شاه، سپهدار و فرزندانش حضور دارند. فرزند کوچکتر از شاه درخواست می‌کند که با سکندر به عدالت رفتار شود و او را آزار ندهند. مادر نیز موافقت می‌کند که به سکندر احترام بگذارد. سپس سکندر با شاه صحبت می‌کند و درخواست می‌کند که با او به عدالت رفتار شود و اگر نیاز باشد، سپاهی برای حمایت از او فراهم شود. سکندر تأکید می‌کند که به دنبال قدرت و ثروت نیست، بلکه به دنبال عدالت و آزادی است.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و سیاسی است که ممکن است برای کودکان زیر 12 سال قابل درک نباشد. همچنین، زبان شعر کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

بخش ۲۵

سکندر بیامد دلی همچو کوه
رها گشته از شاه دانش پژوه

نبودش ز قیدافه چین در به روی
نبرداشت هرگز دل از آرزوی

ببود آن شب و بامداد پگاه
ز ایوان بیامد به نزدیک شاه

سپهدار در خان پیل‌استه بود
همه گرد بر گرد او رسته بود

سر خانه را پیکر از جزع و زر
به زر اندرون چند گونه گهر

به پیش اندرون دستهٔ مشک بوی
دو فرزند بایسته در پیش اوی

چو طینوش اسپ‌افگن و قیدروش
نهاده به گفتار قیدافه گوش

به مادر چنین گفت کهتر پسر
که ای شاه نیک اختر و دادگر

چنان کن که از پیش تو بیطقون
شود شاد و خشنود با رهنمون

بره بر کسی تا نیازاردش
ور از دشمنان نیز نشماردش

که زنده کن پاک جان من اوست
برآنم که روشن روان من اوست

بدو گفت مادر که ایدون کنم
که او را بزرگی بر افزون کنم

به اسکندر نامور شاه گفت
که پیدا کن اکنون نهان از نهفت

چه خواهی و رای سکندر به چیست
چه رانی تو از شاه و دستور کیست

سکندر بدو گفت کای سرفراز
به نزد تو شد بودن من دراز

مرا گفت رو باژ مرزش بخواه
وگر دیر مانی بیارم سپاه

نمانم بدو کشور و تاج و تخت
نه زور و نه شاهی نه گنج و نه بخت
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۴
گوهر بعدی:بخش ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.