هوش مصنوعی: این شعر به گذرایی زمان و تغییرات سریع در طبیعت و زندگی اشاره دارد. شاعر از گل‌ها و فصل‌ها به عنوان نمادی برای تغییرات زندگی استفاده می‌کند و به خواننده یادآوری می‌کند که غم‌ها و مشکلات موقتی هستند و با گذشت زمان از بین می‌روند. همچنین، شاعر به عشق و رنج‌های آن اشاره می‌کند و از خواننده می‌خواهد که به جای نگرانی، از زندگی لذت ببرد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم فلسفی و عاطفی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و رنج نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۵۱

موسم گل دو سه روزست ،به سر خواهد شد
می درآید، که گل زرد به در خواهد شد

چون فلک روی زمین از سمن و سوسن و گل
همه پر زهره و برجیس و قمر خواهد شد

غنچه چون با لب خشک آمده بود از اول
غالب آنست که با دیدهٔ‌تر خواهد شد

غصه چون دست برآرد تو به می دست گرای
که چو سرمست شوی غصه به سر خواهد شد

دیگر از بهر جهان حال دگر گونه مکن
که جهان دیگر و این حال دگر خواهد شد

مدعی، تا دل ما عشق نورزد پس ازین
گو: مده پند که این رنج بتر خواهد شد

تیر عشق از چپ و از راست روانست هنوز
گو: بنه تن به هلاک، آنکه سپر خواهد شد

اوحدی، نام طلب کن تو، که این قالب و قلب
وقت آنست که بی‌عین و اثر خواهد شد

رندی و عاشقی، از خلق چه پوشانی حال؟
که جهان را هم ازین حال خبر خواهد شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.