هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. او از دشمنانی که سعی در پنهان کردن معشوق از چشم او دارند، انتقاد می‌کند و از زاهدان و اهل تقوایی که او را ملامت می‌کنند، شکایت دارد. شاعر به عشق خود افتخار می‌کند و معتقد است که عاشقان پیش از او نیز چنین رنج‌هایی را تحمل کرده‌اند. او همچنین به تفاوت بین رندان و زاهدان اشاره می‌کند و می‌گوید که اهل تقوا درک درستی از درد عشق ندارند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادهای اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و تفاوت‌های بین رندان و زاهدان نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۸۹

دشمنان گویی دگر در کار ما کوشیده‌اند
کان پری رخ را چنین از چشم ما پوشیده‌اند

زاهدان از چشم تو ما را ملامت می‌کنند
جرعه‌ای در کار ایشان کن، که بس خوشیده‌اند

نیک خواها، عاشقان را وصف مستوری مکن
کین حریفان پند نیکوه خواه ننیوشیده‌اند

نیست ما را هیچ عیب از عشق بازی، کندرین
ما همی کوشیم و پیش از ما همی کوشیده‌اند

رند را با زاهد خشک ار نمی‌آید چه شد؟
این جماعت خود نگویی: کی به هم جوشیده‌اند؟

اهل تقوی را زدرد ما نخواهد شد خبر
کین چنین دردی که ما داریم کم نوشیده‌اند

اوحدی، از جور آن مهربانت ناله چیست؟
مهربانان زخمها خوردند و نخروشیده‌اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.