هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن می‌گوید و غم و اندوه ناشی از عشق به او را بیان می‌کند. شاعر از ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی معشوق مانند چشمان جادویی، موهای بلند و لب‌های شیرین او یاد می‌کند و از درد دوری و ناراحتی‌های عشق شکایت می‌کند. در نهایت، شاعر به خود توصیه می‌کند که اگر معشوق به حرف‌هایش گوش می‌دهد، بنالد و اگر نه، سکوت کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عاطفی و احساسی عمیق مانند عشق، غم و زیبایی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۳۸

پستهٔ آن ماه مروارید گوش
چون بخندد بشکند بازار نوش

صورت او مایهٔ لطفست و ناز
پیکر او سایهٔ عقلست و هوش

نرگس جادو فریبش سحر پاش
سنبل هاروت بندش لاله پوش

چون مگس برسر نهد هر لحظه دست
از لب چون لعل او شکر فروش

در غم او باز دیگ سینه را
آتشی کردم، که ننشیند ز جوش

خاطر ما کی خراشیدی چنین؟
گر به گوش او رسیدی این خروش

دوش آب دیده از سر می‌گذشت
در غم آن زلفهای تا به دوش

اوحدی، تا کی کشی بار غمش؟
از کشش چون نیست سودی، پس مکوش

گر به قولت گوش میدارد، بنال
ور سخن در وی نمی‌گیرد، خموش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.