هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد هجران و عشق به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که از فراق یارش بسیار رنج می‌برد و قصد دارد هر شب هزار بار گریه کند. او از غصه‌های بی‌شمار خود می‌گوید و آرزو می‌کند که بوی معشوق را از خاک درش استشمام کند. شاعر همچنین از پنهان شدن نور دیده‌اش (معشوق) سخن می‌گوید و تصمیم دارد به‌صورت پنهان و آشکار برای او بگرید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۶۱۶

امشب ز هجر یار بخواهم گریستن
زارم ز عشق و زار بخواهم گریستن

نالیده‌ام هزار شب از هجر و بعد ازین
هر شب هزار بار بخواهم گریستن

گو: روی من نگار شو از خون دل که من
بی‌روی آن، نگار بخواهم گریستن

چون بی‌شمار غصه کشیدم ز هجر او
زین غصه بی‌شمار بخواهم گریستن

بی‌اختیار چند کند گریه دیده‌ای؟
چندی به اختیار بخواهم گریستن

تا بشنوم ز خاک درش بوی او شبی
در خاک کوچه خوار بخواهم گریستن

پنهان چو شد ز اوحدی آن نور دیده، من
پنهان و آشکار بخواهم گریستن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.