هوش مصنوعی: این شعر از اوحدی مراغه‌ای، شاعر ایرانی، درخواستی از ساقی برای نوشیدن شراب و فراموشی دردهای عشق است. شاعر از ساقی می‌خواهد که به هر کس به اندازه‌ی حالش شراب بدهد و به طوطیان شکر و به مرغان دانه بدهد. همچنین، او از ساقی می‌خواهد که به او اجازه دهد موهای معشوقه‌اش را در دست بگیرد و از درد دلش بکاهد. در پایان، شاعر از ساقی می‌خواهد که در این ویرانه آوازی سر دهد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عرفانی و عشقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۷۱۷

عاشقان درد کش را دردی می‌خانه ده
از قدح کاری نیاید، بعد ازین پیمانه ده

جان ما بر باد خواهد رفت، ساقی، یکزمان
باده‌ای گر می‌دهی، بر یاد آن جانانه ده

هر حریفی را به قدر حال او تیمار کن
طوطیان را شکر آر و ماکیان را دانه ده

چون شود خوابت گران دست سبک روحی بگیر
و آن دگرها را سبک‌تر سر به سوی خانه ده

آن سر زلف چو زنجیر، ار چه کاری مشکلست
یک زمان در دست این آشفتهٔ دیوانه ده

ای که منکر میشوی سوز دل ریش مرا
پرتو آن شمع بین و ترک این پروانه ده

کنج این ویرانه بی‌گنجی نباشد اوحدی
مست گشتی، خیز و آوازی درین ویرانه ده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.