هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس تنهایی و ناامیدی خود سخن می‌گوید. او از بی‌توجهی دیگران به سخنانش و عدم درک ارزش افکارش شکایت دارد. شاعر بیان می‌کند که با وجود داشتن افکار ارزشمند، کسی به دنبال فهمیدن آنها نیست و این باعث شده تا از گفتن سخنان بیهوده دست بکشد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، بیان احساسات پیچیده و ناامیدی در آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

در مذمت روزگار

جهان خالیست، من در گوشه زانم
مروت قحط شد، بی‌توشه زانم

اگر بودی چنان چون بود ازین پیش
بزرگی کو بدانستی کم از بیش

چرا بایستمی ده نامه گفتن؟
چو خامان درد دل با خامه گفتن؟

کی از ده نامه‌ای نامم برآید؟
ز هر بیهوده‌ای کامم بر آید؟

چو دریا پر گهر دارم ضمیری
ولی گوهر نمیجوید امیری

چون ماه از طبع من خود نور پاشد
نه او را مشتری باید که باشد؟

سخن را چون خریداری ندیدم
به از ترک سخن کاری ندیدم

خرد دورست ازین بیهوده گفتن
حدیث بوده و نابوده گفتن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در دعای ممدوح خداوند زاده
گوهر بعدی:در مناجات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.