هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی خود سخن می‌گوید. او خود را سنگین‌دل و نامهربان می‌خواند، اما در عین حال، دلش مهر معشوق را می‌جوید و لبش از احوال او سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که اگر بخواهد، می‌تواند جانش را به خشم آورد یا دلش را بدزدد. او از معشوق می‌پرسد که چه سودی از او می‌برد، چه دل‌فریب باشد و چه مهربان. شاعر تأکید می‌کند که اگر دل و جانش را به او ببخشند، می‌تواند دل را چون تن و تن را چون جانش بداند. در پایان، شاعر از این که معشوق او را بدمهر می‌خواند و در عین حال دلسوزش می‌داند، سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که اگر جانش را در آستینش می‌گذارد یا سرش را بر آستانش می‌زند، این کار را انجام دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل

همان سنگین دل نامهربانم
که در شوخی به عالم داستانم

دل من مهر او جوید که خواهم
لبم احوال او گوید که دانم

اگر خواهم که جان به خشم توان زود
و گر خواهم که دل دزدم توانم

ترا با من چه کار؟ ار دل فریبم
ترا از من چه سود؟ ار مهربانم

دل و جان گر بمن بخشند شاید
که دل را چون تن و تن را چو جانم

مرا بد مهر می‌خوانی و اینم
مرا دلسوز می‌دانی و آنم

اگر جان می‌نهی در آستینم
و گر سر میزنی بر آستانم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نامه ششم از زبان معشوق به عاشق
گوهر بعدی:مثنوی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.