۲۴۳ بار خوانده شده

در معذرت و فروتنی خود و تاریخ کتاب

خاطر پاک ساکنان قبور
« روح الله روحهم بالنور »

همه پرداختند پیش از من
اندرین باب نظم بیش از من

چه نویسد کسی بدان پاکی ؟
وانگهی ناکسی چو من خاکی ؟

لیکن ارواح زندهٔ ایشان
داده نیرو به بندهٔ ایشان

اگرش قطره‌ایست در کوزه
هم از آن بحرهاست در یوزه

روح ایشان مرا چو محرم داشت
هیچ محرومم از کرم نگذاشت

به ادب دیده‌ام عبارتشان
نشدم بی‌ادب به غارتشان

دلم ما ز خاطر فسردهٔ خود
چونکه خرسند شد به خردهٔ خود

گرد وزر و پی وبال نگشت
در سخن بر کسی عیال نگشت

لاجرم یافت بیش از اندازه
فیض بر فیض و تازه بر تازه

گر نگویم که: زهر یا قندست
داند آن کش دلی خردمندست

تحفه‌هاییست کن فکانی این
فیضهاییست آسمانی این

سقطی نیست اندرین گفته
عقد دریست پر بها سفته

گنج معنیست اینکه پاشیدم
نه کتابی که بر تراشیدم

چون ز تاریخ برگرفتم فال
هفتصد رفته بود و سی‌وسه سال

که من این نامهٔ همایون‌فر
عقد کردم به نام این سرور

چون به سالی تمام شد بدرش
ختم کردم به لیلة القدرش

شب او قدر باد و روزش عید
چشم بدخواه از آنکمال بعید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خطاب به خواجه غیاث‌الدین محمد
گوهر بعدی:در اعتقاد خود گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.