هوش مصنوعی: این شعر از خواجوی کرمانی، شاعر ایرانی، بیانگر احساسات عمیق عرفانی و عاشقانه است. شاعر از باد صبا و رایحه‌های دلنشین آن سخن می‌گوید و این‌ها را به انفاس بهشتی و عشق الهی تشبیه می‌کند. همچنین، او از دردها و بلایایی که از عشق و فتنه‌های آن برمی‌خیزد، شکایت می‌کند و در نهایت به بندگی حضرت سلطان (خداوند) اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، آن را برای گروه سنی بالاتر مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۷۱

این باد کدامست که از کوی شما خاست
وین مرغ چه نامست که از سوی سبا خاست

باد سحری نکهت مشک ختن آورد
یا بویی از آن سلسله غالیه‌سا خاست

گویی مگر انفاس روان‌بخش بهشتست
این بوی دلاویز که از باد صبا خاست

برخاسته بودی و دل غمزده می‌گفت
یا رب که قیامت ز قیام تو چرا خاست

بنشین نفسی بو که بلا را بنشانی
زان رو که ز بالای تو پیوسته بلا خاست

شور از دل یکتای من خسته برآورد
هر فتنه و آشوب کز آن زلف دوتا خاست

این شمع فروزنده ز ایوان که افروخت
وین فتنه ی نو خاسته آیا ز کجا خاست

از پرده برون شد دل پرخون من آن دم
کز پرده‌سرا زمزمهٔ پرده‌سرا خاست

خواجو به جز از بندگی حضرت سلطان
کاری نشنیدیم که از دست گدا خاست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.