هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه بیانگر وابستگی و عشق عمیق شاعر به معشوق است که در آن درد و رنج ناشی از این عشق، به عنوان درمان و شفا توصیف می‌شود. شاعر از خطاهای خود سخن می‌گوید اما امیدوار به بخشش بی‌حد معشوق است. همچنین، او هرگونه رفتار معشوق، حتی اگر ظاهرا ناخوشایند باشد، را به عنوان لطف و دعا می‌پذیرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و درد نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

غزل شمارهٔ ۸۵

رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست
زخم از کسی خوریم که رنجش شفای ماست

جائی سرای تست که جای سرای نیست
وانگه در سرای تو خلوتسرای ماست

گر ما خطا کنیم عطای تو بیحدست
نومیدی از عطای تو حد خطای ماست

روزی گدای کوی خودم خوان که بنده را
این سلطنت بسست که گوئی گدای ماست

حاجت بخونبها نبود چون تو می‌کشی
مقتول خنجر تو شدن خونبهای ماست

ما را بدست خویش بکش کان نوازشست
دشنام اگر ز لفظ تو باشد دعای ماست

گر می‌کشی رهینم وگر می‌کشی رهی
هر ناسزا که آن ز تو آید سزای ماست

زهر ار چنانکه دوست دهد نوش دارو است
درد ار چنانک یار فرستد دوای ماست

گفتم که ره برد به سرا پردهٔ تو گفت
خواجو که محرم حرم کبریای ماست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.