هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از خواجوی کرمانی، احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق را بیان می‌کند. شاعر از زیبایی معشوق، آتش عشق، و تأثیرات آن بر جان خود سخن می‌گوید. همچنین، از آشفتگی دل، غم، و تسلیم شدن در برابر عشق یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و عشق ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۲

ایکه لبت آب شکر ریختست
بر سمنت مشگ سیه بیختست

نقش ترا خامهٔ نقاش صنع
بر ورق جان من انگیختست

ساقی از آن آب چو آتش بیار
کاتش دل آب رخم ریختست

با تو محالست برآمیختن
گرچه غمت با گلم آمیختست

در سر زلف تو ز آشفتگی
باز بموئی دلم آویختست

خانهٔ دل عشق بتاراج داد
عقل ازین واقعه بگریختست

خون دل از دیدهٔ خواجو مگر
عقد ثریاست که بگسیختست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.