هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از خواجوی کرمانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف شراب، عشق، و زیبایی معشوق می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند زمرد، عقیق، و ماه برای توصیف معشوق استفاده کرده و عشق را به عنوان یک تجربه روحانی و والا معرفی می‌کند.
رده سنی: 18+ این شعر حاوی مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، وجود استعاره‌های مرتبط با شراب ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۴

بنوش لعل مذاب از زمردین اقداح
ببین که جوهر روحست در قدح یا راح

خوشا بروی سمن عارضان سیم اندام
عقیق ناب مروق ز سیمگران اقداح

بریز خون صراحی که در شریعت عشق
شدست خون حریفان سبیل و خمر مباح

بشوی دلق مرقع به آب دیدهٔ جام
که بی قدح نبود در صلاح و تو به صلاح

لب تو باده گساران روح را ساقیست
رخ تو خلوتیان صبوح را مصباح

در تو زمرهٔ ارباب شوق را منزل
غم تو مخزن اسرار عشق را مفتاح

فروغ روی چو ماه تو مشرق الانوار
کمند زلف سیاه تو قابض الارواح

دهد دو دیدهٔ من شرح مجمع البحرین
کند جمال تو تقریر فالق الاصباح

بساز بزم صبوحی کنون که خواجو را
لب تو جام صبوحست و طلعت تو صباح
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.