هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد و اشتیاق شاعر به معشوق است. او از جدایی و دوری معشوق می‌نالد و تأکید می‌کند که دلش از یاد او آرام نمی‌گیرد، حتی اگر تمام جهان در برابر این عشق قرار گیرد. شاعر از عناصر طبیعت مانند بلبل، بوستان، ماه، سنبل و سرو برای توصیف احساسات خود استفاده می‌کند و نشان می‌دهد که عشق او پایدار و جاودانه است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۵

دلم دیده از دوستان برنگیرد
که بلبل دل از بوستان برنگیرد

ز من سایه‌ئی ماند از مهر رویش
گر آن مه ز خور سایبان برنگیرد

ببازار او نقد دل چون فرستم
که قلبست و کس رایگان برنگیرد

دلم چون کشد مهد سلطان عشقش
که یک ذره هفت آسمان برنگیرد

جهان مشگ و عنبر نگیرد گر آن مه
ز رخ زلف عنبرفشان برنگیرد

قد عاشقان خم نگیرد چو سنبل
گر او سنبل از ارغوان برنگیرد

اگر بیدل مهربان خاک گردد
دل از یار نامهربان برنگیرد

بجان جهان کی رسد رهرو عشق
اگردل ز جان وجهان برنگیرد

چرا سنبل لاله پوش تو یکدم
سر از پای سرو روان برنگیرد

نیابد کنار از میان تو آنکو
حجاب کنار از میان برنگیرد

دل نازکم تاب فکرت نیارد
تن لاغرم بار جان برنگیرد

اگر من بمسجد کنم دعوت دل
بجز راه دیر مغان برنگیرد

برو آستین بیش مفشان که خواجو
به خنجر سر از آستان برنگیرد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.