هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، فداکاری، وارستگی از خود، و رسیدن به کمال معنوی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند عشق، بلای عشق، جفا، و وصال سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که در راه عشق، تنها عشق می‌تواند راهنمای انسان باشد. همچنین، به مفاهیمی مانند پاکی درون، ضرورت فداکاری، و بی‌توجهی به مادیات اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند جفا و بلای عشق نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۱۸

مردان این قدم را باید که سر نباشد
مرغان این چمن را باید که پر نباشد

آن سر کشد درین کو کز خود برون نهد پی
وان پا نهد درین ره کش بیم سر نباشد

در راه عشق نبود جز عشق رهنمائی
زیرا که هیچ راهی بی راهبر نباشد

تیر بلای او را جز دل هدف نشاید
تیغ جفای او را جز جان سپر نباشد

هر کو قدح ننوشد صافی درون نگردد
وانکو نظر نبازد صاحب نظر نباشد

گر وصل پادشاهی حاصل کند گدائی
با دوست ملک عالم سهلست اگر نباشد

جز روی ویس رامین گل در چمن نبیند
پیش عقیق شیرین قدر شکر نباشد

چون طرهٔ تو یارا دور از رخ تو ما را
آمد شبی که آنرا هرگز سحر نباشد

از بنده زر چه خواهی زآنرو که عاشقانرا
بیرون ز روی چون زر وجهی دگر نباشد

هر کان دهن ببیند از جان سخن نگوید
وانکو کمر ببیند در بند زر نباشد

افتاده‌ئی چو خواجو بیچاره‌تر نخیزد
و آشفته‌ئی ز زلفت آشفته‌تر نباشد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.