هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و همچنین مفاهیم عرفانی مانند صفای دل و دوری از تعلقات دنیوی است. شاعر از نبود توجه معشوق شکایت دارد و تأکید می‌کند که بدون عشق و می، زندگی معنایی ندارد. همچنین، او به مفاهیمی مانند صبر، دعا و رهایی از غم‌های دنیوی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به می و مفاهیم انتزاعی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۱۴

تا ترا برگ ما نخواهد بود
کار ما را نوا نخواهد بود

از دهانت چنین که می‌بینیم
کام جانم روا نخواهد بود

چین زلف ترا اگر بمثل
مشک خوانم خطا نخواهد بود

سر پیوند آرزومندان
خواهدت بود یا نخواهد بود

می صافی بده که صوفی را
هسچ بی می صفا نخواهد بود

آنکه بیگانه دارد از خویشم
با کسی آشنا نخواهد بود

چند را نیم اشک در عقبش
کالتفاتش بما نخواهد بود

سخن یار اگر بود دشنام
ورد ما جز دعا نخواهد بود

ماجرائی که اشک می‌راند
به از آن ماجرا نخواهد بود

خیز خواجو که هیچ سلطانرا
غم کار گدا نخواهد بود
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.