هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و عاشقانه از زبان مرغ جم (سیمرغ) و با اشاره به داستانهای نمادین مانند بلقیس، خضر، و چشمه حیات، به بیان مفاهیم عشق، دلباختگی، و جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند زلف پریشان، باد صبا، و ابروی شوخ، حالات عاشقانه و عرفانی خود را بیان میکند و در نهایت به دعا و التماس روی میآورد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات نمادین و استعاری ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۴۷۹
مرغ جم باز حدیثی ز سبا میگوید
بشنو آخر که ز بلقیس چها میگوید
خبر چشمهٔ حیوان بخضر میآرد
قصهٔ حضرت سلطان بگدا میگوید
پرتو مهر درخشان بسها میبخشد
سخن سرو خرامان بگیا میگوید
با دل خستهٔ یکتای من سودائی
حال آن زلف پریشان دوتا میگوید
دلم از دیده کند ناله که هردم بچه روی
یک به یک قصهٔ ما را همه جا میگوید
حال گیسوی تو از باد صبا میپرسم
گر چه بادست حدیثی که صبا میگوید
مشک با چین سر زلف تو از خوش نفسی
هر چه گوید مشنو زانکه خطا میگوید
ابروی شوخ تودر گوش دلم پیوسته
حال زلف تو پراکنده چرا میگوید
ترک دشنام ده این لحظه که مسکین خواجو
از درت میبرد ابرام و دعا میگوید
بشنو آخر که ز بلقیس چها میگوید
خبر چشمهٔ حیوان بخضر میآرد
قصهٔ حضرت سلطان بگدا میگوید
پرتو مهر درخشان بسها میبخشد
سخن سرو خرامان بگیا میگوید
با دل خستهٔ یکتای من سودائی
حال آن زلف پریشان دوتا میگوید
دلم از دیده کند ناله که هردم بچه روی
یک به یک قصهٔ ما را همه جا میگوید
حال گیسوی تو از باد صبا میپرسم
گر چه بادست حدیثی که صبا میگوید
مشک با چین سر زلف تو از خوش نفسی
هر چه گوید مشنو زانکه خطا میگوید
ابروی شوخ تودر گوش دلم پیوسته
حال زلف تو پراکنده چرا میگوید
ترک دشنام ده این لحظه که مسکین خواجو
از درت میبرد ابرام و دعا میگوید
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.