هوش مصنوعی:
پیروز پس از پیروزی به سوی ایران حرکت کرد و به شهریار دلیران رسید. در روز چهارم به آموی رسید و در آنجا اقامت کرد. او نامهای به برادرش نوشت و او را از وضعیت خود آگاه کرد. سپس با شهریار بلند مرتبه گفتگو کرد و از او خواست که پندهایش را به دیگران منتقل کند. پس از آن، سپاهی بزرگ از جنگاوران نامدار به او پیوستند و او در آموی منتظر پاسخ و اختر فرخ خود نشست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق تاریخی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آگاهی تاریخی دارد. همچنین، زبان و ساختار متن ممکن است برای کودکان کمسنوسال دشوار باشد.
بخش ۵۳
چو پیروز شد سوی ایران کشید
بر شهریار دلیران کشید
به روز چهارم به آموی شد
ندیدی زنی کو جهانجوی شد
به آموی یک چند بنشست و بود
به دلش اندرون داوریها فزود
یکی نامه سوی برادر بدرد
نوشت و زهر کارش آگاه کرد
نخستین سخن گفت بهرام گرد
به تیمار و درد برادر بمرد
تو را و مرا مزد بسیار باد
روان وی از ما بیآزار باد
دگر گفت با شهریار بلند
بگوی آنچ از من شنیدی ز پند
پس ما بیامد سپاهی گران
همه نامداران جنگاوران
برآن گونه برگاشتمشان ز رزم
که نه رزم بینند زان پس نه بزم
بسی نامور مهتران با منند
نبادی که آید بریشان گزند
نشستم به آموی تا پاسخم
بیارد مگر اختر فرخم
بر شهریار دلیران کشید
به روز چهارم به آموی شد
ندیدی زنی کو جهانجوی شد
به آموی یک چند بنشست و بود
به دلش اندرون داوریها فزود
یکی نامه سوی برادر بدرد
نوشت و زهر کارش آگاه کرد
نخستین سخن گفت بهرام گرد
به تیمار و درد برادر بمرد
تو را و مرا مزد بسیار باد
روان وی از ما بیآزار باد
دگر گفت با شهریار بلند
بگوی آنچ از من شنیدی ز پند
پس ما بیامد سپاهی گران
همه نامداران جنگاوران
برآن گونه برگاشتمشان ز رزم
که نه رزم بینند زان پس نه بزم
بسی نامور مهتران با منند
نبادی که آید بریشان گزند
نشستم به آموی تا پاسخم
بیارد مگر اختر فرخم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۵۲
گوهر بعدی:بخش ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.