هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از خواجوی کرمانی، بیانگر هویت متعالی و معنوی شاعر است که خود را فراتر از نام و نشان دنیوی می‌داند. او خود را راهبر روحانی، بلبل ملکوت، و سرو روان بستان توصیف می‌کند، و در عین حال تواضع خود را با عنوان خاک کف نعل گدایان نشان می‌دهد. شعر ترکیبی از غرور عرفانی و فروتنی است و به عشق الهی و سلوک معنوی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۷۰۶

ما جرعه چشانیم ولی خضر وشانیم
ما راه نشینیم ولی شاه نشانیم

ما صید حریم حرم کعبه قدسیم
ما راهبر بادیهٔ عالم جانیم

ما بلبل خوش نغمهٔ باغ ملکوتیم
ما سرو خرامندهٔ بستان روانیم

فراش عبادتکدهٔ راهب دیریم
سقای سر کوی خرابات مغانیم

گه ره بمقیمان سماوات نمائیم
گاه از سرمستی ره کاشانه ندانیم

از نام چه پرسید که بی نام و نشانیم
وز کام چه گوئید که بی کام و زبانیم

هر شخص که دانید که اوئیم نه اوئیم
هر چیز که گوئید که آنیم نه آنیم

آن مرغ که بر کنگره عرش نشیند
مائیم که طاوس گلستان جنانیم

هر چند که تاج سر سلطان سپهریم
خاک کف نعلین گدایان جهانیم

داود صفت کوه بصد نغمه بنالد
هر گه که زبور غم سودای تو خوانیم

خواجو چو کند شرح غم عشق تو املا
از چشم گهربار قلم خون بچکانیم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.