هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی و جذابیت معشوق را با تشبیه‌های زیبا و پراحساس توصیف می‌کند. شاعر از زلف سیاه، خال، ابرو، و چشم‌های معشوق سخن می‌گوید و احساسات عمیق خود را با اشاره به داستان‌های عاشقانه‌ای مانند لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد بیان می‌کند. همچنین، شاعر از درد دوری و عشق نافرجام خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به داستان‌های کلاسیک نیازمند پیش‌زمینه ادبی است.

غزل شمارهٔ ۷۵۹

ای سر زلف تو لیلی و جهانی مجنون
عالمی بر شکن زلف سیاهت مفتون

خسروان شکر شیرین سخنت را فرهاد
عاقلان طرهٔ لیلی صفتت را مجنون

خال زنگیت سیاهیست بغایت مقبل
زلف هندوت بلالیست بغایت میمون

سر موئیست میان تو ولی یکسر موی
در کنار من دلخسته ترا نیست سکون

از میان تو هر آن نکته که صورت بستم
بجز این معنی باریک نیامد بیرون

کاف و نون پیش من آنست که خود ممکن نیست
مگر آن زلف چو کاف و خم ابروی چو نون

چشم خونخوار تو چون تشنه بخون دل ماست
هست دور از تو مرا چشمی و صد چشمهٔ خون

چون فغان من دلسوخته از گردونست
می‌رسانم همه شب آه و فلک بر گردون

هست یاقوت تو چون گفتهٔ خواجو شیرین
مهر رخسار تو چون محنت او روز فزون
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.