هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی زیبا از معشوق و تأثیر عمیق او بر جهان و بینندگان است. شاعر با تصاویر شاعرانه، زیبایی و جذابیت معشوق را ستایش می‌کند و از تأثیر شگفت‌انگیز حضور او بر طبیعت و انسان‌ها سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیم عمیق‌تر مانند رازآلودگی جهان و ناتوانی عقل در درک کامل زیبایی معشوق دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۸۵۵

ای که بر دیدهٔ صاحب‌نظران می‌گذری
پرده بردار که تا خلق ببینند پری

می‌روی فارغ و خلقی نگران از پس و پیش
تا تو یک ره ز سر لطف در ایشان نگری

همه شب منتظر موکب صبحم که مرا
بوی زلف تو دهد نکهت باد سحری

بامدادان که صبا حله خضرا پوشد
نوعروسان چمن را بگه جلوه‌گری

این طراوت که تو داری چو بگلزار آئی
گل رویت ببرد رونق گلبرگ طری

در کمالیت حسنت نرسد درک عقول
هر چه در خاطرم آید تو از آن خوبتری

وه که گر پرده براندازی و زین پرده زنی
پردهٔ راز معمای جهان را بدری

ور بدین شکل و شمایل بدر آئی روزی
نه دل من که دل خلق جهانی ببری

خون خواجوست بتاریخته بر خاک درت
تا بدانی که دگر باره بعزت گذری
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.