هوش مصنوعی:
این شعر به موضوعات معنوی و عرفانی میپردازد و از زبان شاعر بیان میکند که برای رسیدن به آرزوهای بلند و معنوی، باید از تعلقات دنیوی گذشت و رنج و سختی را تحمل کرد. شاعر با استفاده از استعارهها و تمثیلهای مختلف، مانند داستانهای حضرت یوسف، موسی، عیسی و خضر، به مخاطب یادآوری میکند که بدون تلاش و صبر، دستیابی به مقاصد والا ممکن نیست.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تمثیلهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۹۰۲
در باز جان گر آرزوی جان طلب کنی
بگذر ز سر اگر سر و سامان طلب کنی
در تنگنای کفر فرو ماندهئی هنوز
وانگه فضای عالم ایمان طلب کنی
زخمی نخوردی از چه کنی مرهم التماس
دردی نیافتی ز چه درمان طلب کنی
در مرتبت بپایهٔ دربان نمیرسی
وین طرفهتر که ملکت سلطان طلب کنی
خرمن بباد بر دهی از بهر گندمی
وینم عجب که روضهٔ رضوان طلب کنی
یکشب بکنج کلبهٔ احزان نکرده روز
از باد بوی یوسف کنعان طلب کنی
هر چوب کان ز دست شبانی در اوفتد
زان معجزات موسی عمران طلب کنی
آئی بدیر و روی بگردانی از حرم
و انفاس عیسی از دم رهبان طلب کنی
همچون خضر ز تیرگی نفس در گذر
گر زانکه آب چشمهٔ حیوان طلب کنی
خواجو چو وصل یار پریچهره یافتی
دیوی مگر که ملک سلیمان طلب کنی
بگذر ز سر اگر سر و سامان طلب کنی
در تنگنای کفر فرو ماندهئی هنوز
وانگه فضای عالم ایمان طلب کنی
زخمی نخوردی از چه کنی مرهم التماس
دردی نیافتی ز چه درمان طلب کنی
در مرتبت بپایهٔ دربان نمیرسی
وین طرفهتر که ملکت سلطان طلب کنی
خرمن بباد بر دهی از بهر گندمی
وینم عجب که روضهٔ رضوان طلب کنی
یکشب بکنج کلبهٔ احزان نکرده روز
از باد بوی یوسف کنعان طلب کنی
هر چوب کان ز دست شبانی در اوفتد
زان معجزات موسی عمران طلب کنی
آئی بدیر و روی بگردانی از حرم
و انفاس عیسی از دم رهبان طلب کنی
همچون خضر ز تیرگی نفس در گذر
گر زانکه آب چشمهٔ حیوان طلب کنی
خواجو چو وصل یار پریچهره یافتی
دیوی مگر که ملک سلیمان طلب کنی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.