هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، عمیقاً احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند و تأکید می‌کند که هیچ چیزی جز دیدن و وصال معشوق برایش اهمیت ندارد. او از عشق سوزان خود می‌گوید و اینکه هیچ تمنا و سودایی جز معشوق در زندگی‌اش وجود ندارد. همچنین، شاعر اشاره می‌کند که هرچند دیگران نیز عاشق معشوق هستند، اما هیچ‌کس مانند او شیفته و واله نیست.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های شعری ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵

جز دیدن روی تو مرا رای دگر نیست
جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست

این چشم جهان بین مرا در همه عالم
جز بر سر کوی تو تماشای دگر نیست

وین جان من سوخته را جز سر زلفت
اندر همه گیتی سر سودای دگر نیست

یک لحظه غمت از دل من می‌نشود دور
گویی که غمت را جز ازین رای دگر نیست

یک بوسه ربودم ز لبت، دل دگری خواست
فرمود فراق تو که: فرمای، دگر نیست

هستند تو را جمله جهان واله و شیدا
لیکن چو منت واله و شیدای دگر نیست

عشاق تو گرچه همه شیرین سخنانند
لیکن چو عراقیت شکرخای دگر نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.