هوش مصنوعی:
این متن به اهمیت عشق و تأثیر آن بر روح و دل انسان میپردازد. شاعر بیان میکند که دلی که به عشق گرایش ندارد، مانند حجرهٔ دیوان است و ارزشی ندارد. همچنین، او تأکید میکند که عشق نور دل است و بدون آن، دل تاریک و بیروشنایی است. در پایان، شاعر اشاره میکند که تنها راه رسیدن به معشوق، عشق است و کسانی که این راه را نپیمایند، عاقل محسوب نمیشوند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد.
غزل شمارهٔ ۳۶
هر دلی کو به عشق مایل نیست
حجرهٔ دیو خوان، که آن دل نیست
زاغ گو، بیخبر بمیر از عشق
که ز گل عندلیب غافل نیست
دل بیعشق چشم بینور است
خود بدین حاجت دلایل نیست
بیدلان را جز آستانهٔ عشق
در ره کوی دوست منزل نیست
هر که مجنون نشد درین سودا
ای عراقی، بگو که: عاقل نیست
حجرهٔ دیو خوان، که آن دل نیست
زاغ گو، بیخبر بمیر از عشق
که ز گل عندلیب غافل نیست
دل بیعشق چشم بینور است
خود بدین حاجت دلایل نیست
بیدلان را جز آستانهٔ عشق
در ره کوی دوست منزل نیست
هر که مجنون نشد درین سودا
ای عراقی، بگو که: عاقل نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.