هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و اندوه خود در عشق و زندگی می‌گوید. او از بی‌توجهی معشوق، ناکامی‌ها، و تلخی‌های روزگار شکایت دارد و احساس می‌کند در برابر این مشکلات درمانده است. هرچه تلاش کرده، به نتیجه نرسیده و اکنون با غم فراوان تنها مانده است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاشقانه و ناامیدی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد. همچنین، مفاهیم انتزاعی و احساسی آن برای مخاطبان با درک بالاتر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۷۵

روی ننمود یار چتوان کرد
نیست تدبیر کار، چتوان کرد؟

بر درش هر چه داشتم بردم
نپذیرفت یار، چتوان کرد؟

از گل روی یار قسم دلم
نیست جز خارخار، چتوان کرد؟

بوده‌ام بر درش عزیز بسی
گشتم این لحظه خوار، چتوان کرد؟

بر مراد دلم نمی‌گردد
گردش روزگار چتوان کرد؟

غم بسیار هست و نیست دریغ،
با غمم غمگسار چتوان کرد؟

از پی صید دل نهادم دام
لاغر آمد شکار، چتوان کرد؟

چند باشی، عراقی، از پس دل
درهم و سوکوار، چتوان کرد؟
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.