هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عراقی بیانگر عشق و دلدادگی شدید شاعر به معشوق است. او توصیف می‌کند که چگونه عشق می‌تواند فرد را به ستوه آورد یا به کمال برساند. شاعر از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و او را از رنج فراق نجات دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند فداکاری در عشق و درد فراق نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۹۴

آن را که غمت ز در براند
بختش همه دربدر دواند

وآن را که عنایت تو ره داد
جز بر در تو رهی نداند

وآن را که قبول عشقت افتاد
جان را بدهد، غمت ستاند

عاشق که گذر کند به کویت
جان پیش سگ درت فشاند

با وصل بگو که: عاشقان را
از دست فراق وارهاند

بیچاره دلم که کشتهٔ توست
دور از رخ تو نمی‌تواند

بویی به نسیم کوی خود ده
تا صبحدمی به دل رساند

کین مرده به بوت زنده گردد
وز عشق رخت کفن دراند

مگذار که خسته دل عراقی
بی‌عشق تو عمر بگذراند
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.