هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی و شیرینی لب معشوق می‌پردازد و با استفاده از استعاره‌هایی مانند شکر، آب حیات و گوهر، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق می‌پردازد. شاعر در این شعر از زیبایی‌های طبیعی و معنوی معشوق سخن می‌گوید و تأثیر آن را بر جان و دل خود توصیف می‌کند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، درک عمیق‌تر از زیبایی‌های ادبی و احساسی شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۷

آب حیوان است، آن لب، یا شکر؟
یا سرشته آب حیوان با شکر؟

نی خطا گفتم: کجا لذت دهد
آب حیوان پیش آن لب یا شکر؟

کس نگوید نوش جان‌ها را نبات
کس نخواند جان شیرین را شکر

لعل تو شکر توان گفت، ار بود
کوثر و تسنیم جان افزا شکر

قوت جان است و حیات جاودان
نیست یار لعل تو تنها شکر

ای به رشک از لعل تو آب حیات
وی خجل زان لعل شکرخا شکر

وامق ار دیدی لب شیرین تو
خود نجستی از لب عذرا شکر

نام تو تا بر زبان ما گذشت
می‌گدازد در دهان ما شکر

از لب و دندان تو در حیرتم
تا گهر چون می‌کند پیدا شکر؟

تا دهانت شکرستان گشت و لب
در جهان تنگ است چون دلها شکر

من چرا سودایی لعلت شدم
از مزاج ار می‌برد سودا شکر؟

گرد لعل تو همی گردد نبات
نی، طمع دارد از آن لبها شکر

گرد بر گرد لب شیرین تو
طوطیان بین جمله سر تا پا شکر

لعل و گفتار تو با هم در خور است
باشد آری نایب حلوا شکر

طبع من شیرین شد از یاد لبت
ای عجب، چون می‌شود دریا شکر؟

لفظ شیرین عراقی چون لبت
می‌فشاند در سخن هر جا شکر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.