هوش مصنوعی: این شعر از عراقی بیانگر درد فراق و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر از دوری و هجران شکایت کرده و آرزوی دیدار معشوق را دارد. او از فراقی طولانی رنج می‌برد و دلش برای دیدار بی‌تاب است. در نهایت، شاعر به این درک می‌رسد که حتی خیال معشوق نیز می‌تواند تسکین‌بخش باشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شاعرانه ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۵

الا، قد طال عهدی بالوصال
و مالی الصبر عن ذاک الجمال

به وصلم دست گیر، ای دوست، آخر
به زیر پای هجرم چند مالی؟

یضیق من الفراق نطاق قلبی
و یشتاق الفؤاد الی الوصال

چه خوش باشد که پیش از مرگ بینم!
نشسته با تو یکدم جای خالی

فراقک لا یفارقنی زمانا
فمالی للجهر مولائی و مالی

دلا، درمان مجو، با درد خو کن
بجای وصل هجران است، حالی

اما ترثی لمکتئب حزین
یان من النوی طول اللیالی

دلا، امیدوار وصل می‌باش
ز درد هجر آخر چند نالی؟

زمانا کنت لا ارضی بوصل
فصرت الان ارضی بالخیال

به دل نزدیکی، ار چه دوری از چشم
دلم را چون همیشه در خیالی

احن الیک و العبرات تجری
کما حق العطاش الی الزلال

عراقی، تا به خود می‌جویی او را
یقین می‌دان که دربند محالی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.